انگار که پاره های آتش ، بر جگر سامرا گذاشته باشند ! انگار که شهر ، یک باره غرق در دریای اندوه شود !
خبر سهمگین ، این گونه اثر می گذارد .
سامرا را امروز باید نشناخت که از این داغ ناگهان ، شکسته شده است .
سامرا ، همه جانبه ، وقف اشک ریزی است و در کوچه هایش ، آهنگ دلگیر کوچ موج می زند .
سامرا ، مونسی جز غم ندارد . همدمی جز بغض های مانده در گلو ندارد .
شهر ، با معصومیت از دست رفته ، در خویش فرو می ریزد .
امروز ، هیچ شاعری نیست که همراه شعرش ، از حسّ غربت سامرا سرشار نباشد . تنها حرکتی که از سامرا ، با رفتن دهمین رهنمای روشن گر ، زاده سخی ترین مردمان ،
هادی دوران سر می زند ، بر سر زدن است و گریستن .
امام علی النقی ( ع ) : هر کس مطیع و پیرو خدا باشد از قهر و کارشکنی دیگران باکی نخواهد داشت .
غروب غریبانه دهمین آفتاب ولایت ، بر رهروان راه مقدسش تسلیت باد .