قطعه ای از بهشت ، باید هم این گونه باشد .
و مگر می شود قطعه ای از بهشت روی زمین باشد و شلوغ نباشد ؟!
آنجا همیشه شلوغ است و چه زیباست که این حالت توفانی همیشه در سیطره ای عرفانی است . وقتی که می رسی و روبه روی ضریح می ایستی ؛
وقتی که می بینی دست های قد کشیده را که به طرف ضریح می روند ؛
وقتی می بینی ضریح نقطه ای شده است شبیه به مرکز یک پرگار و گویی تمام اشیا در اطراف را به طرف خود می کشد ؛
وقتی می بینی حتی انگار آینه کاری ها و نقش و نگارها دوست دارند کنده شوند و به طرف ضریح بروند و حتی تمام حروف و واژه های متبرک در اطراف دوست دارند
به حرکت درآیند ؛
وقتی حس می کنی این مرکز ثقل منتظر آمدنت بوده است و وقتی حس می کنی ، غریب طوس همچنان غریب است و تمام این آشنایان ، تمام روشنایی ها ، مثل وطن او نیست ؛
اینجاست که چشم هایت خود به خود می جوشند و دست هایت به طرف ضریح قد می کشند ؛ گویی این غریب ، تمام غربا را در آغوش مهربان خود کشیده است .
حاجتت را بگویی یا نگویی مهم نیست ؛
سلام که بدهی ، حس می کنی آنجا وطن توست .
تنها کافی است بگویی « اَلسَّلام عَلَیک یا عَلِی ابْنَ مُوسَی الرِّضا الْمُرْتَضی » .
امام رضا ( ع ) : به خداوند خوشبین باش ، زیرا هر که به خدا خوشبین باشد ، خدا با گمانِ خوشِ او همراه است و هر که به رزق و روزى اندک خشنود باشد ، خداوند به کردار اندک او خشنود باشد و هر که به اندک از روزى حلال خشنود باشد ، بارش سبک و خانواده اش در نعمت باشد و خداوند او را به درد دنیا و دوایش بینا سازد و او را از دنیا به سلامت
به دارالسّلام بهشت رساند .
میلاد عالم آل محمد ، هشتمین حجت سرمد ، نگین درخشان وطن ، السلطان ابا الحسن ، حضرت رضا ( ع ) مبارک باد .