تو متولد شدى ، ولی نخست دستهایت به دنیا آمدند . دستهایت که پیش از تولد تو در تمام هستی زبانزد بودهاند . دستهایت که دست استغاثه تمام عالم به سوی آنهاست . دستهایت که تاریخ را ساختهاند . خدا نخست دستهایت را آفرید .
به آن دستهای توفانی عاشقانه نگاه کرد و گفت : « این دستها بهترین دستهای عالمند . » آنگاه تمام افلاک در برابر دستهایت به سجده افتادند . تمام فرشتگان بر دستهایت بوسه زدند و خدا گفت : « برای این دستها مردی خواهم آفرید که نامش را در آسمانها دست به دست خواهند برد . » و خدا تو را آفرید ، برای آن دستهای
بیبدیل . دستهای معجزهگر .
دستهایت را دوست میدارم که با دستهای خدا نسبت دارند و از ازل با ثارالله بیعت کردهاند ؛ دستهایی که تنها برای حمایت از آفتاب به زمین آمدهاند برای آنکه پسر خورشید روی زمین باشند . از تو تنها به همین دستها کفایت میکنیم و گرههای کور روزگارمان را به آستانه مهر این دستها میآوریم تا گشوده شوند . تا نمکگیر شویم . تا از نو ایمان بیاوریم به تو . به عشقی که تو را اینگونه شهره عالم کرد و به خدایی که این عشق را آفرید .
تو را عشق به این روز انداخته ای ماه ! تو را عشق چنین سرفراز کرده وقتی که سایه به سایه خورشید ، تمام راههای سخت را بپیمایى ، وقتی که چشم از خورشید برندارى ، وقتی که خویش را وقف او کنى ، وقتی که تمام هستیات را در دستهایت بگذارى ، تمام خودت را در دستهایت بریزی و آن دستها را به سوی عشق دراز کنى ، اینگونه خواهی شد . اینگونه که خدا دستهایت را در آغوش میگیرد و آنگاه تمام قدرت بیمنتهایش را به دستهای تو میبخشد . آنگاه تمام درهای بسته ، تمام قفلهای ناگشودنی و تمام گرههای کور ، با دستهای تو گشوده خواهد شد ای بابالحوائج !
امام صادق ( ع ) : « عمویم ؛ عباس ، بصیرتی نافذ و ایمانی محکم داشت » .